مفاهيم بازاريابي| وظايف مديريت بازار| وظايف بازاريابي|قيمت‏گذاري |هدف بازاريابي | ابزارهاي بازاريابي| تعريف بازار | فعاليت‏هاي بازاريابي| روش‏هاي فروش |مدير بازاريابي| امور بازاريابي| مديريت بازاريابي استراتژيک| هدف اصلي بازاريابی | مفهوم بازاريابی|تعيين هدفهای بازاريابی

مفاهيم بازاريابی و وظايف مديريت بازار

عبارت بازاريابي به چه معني و مفهومي مي‏باشد؟ اکثر مردم به طور اشتباه، بازاريابي را فقط به عنوان فروش و فعاليت‏هاي پيشبرد فروش مثل تبليغات، تصور مي‏کنند ولي فروش تنها يکي از وظايف بازاريابي مي‏باشد و مهمترين جزء به شمار نمي‏رود. اگر بازارياب بتواند با يک بررسي کامل در شناخت کالاهاي موردنياز مصرف‏کننده توفيق يافته و ميزان توسعه کالاهاي مرغوب، قيمت‏گذاري و توزيع کردن را به نحو موثري انجام دهد، کالاها به سادگي به فروش خواهند رفت، هر کسي اطلاعاتي در مورد کالاهايي که موردتوجه مصرف‏کنندگان است دارد.

 پيتر دراکر يکي از صاحبنظران و انديشمندان مديريت هدف بازاريابي را بدين شرح بيان مي‏کند: «هدف بازاريابي اين است که بيشترين فروش را انجام دهد و اين ممکن نخواهد شد تا موقعي که مشتري را آنطور که خدمات يا توليدات دقيقا متناسب با خواسته‏هاي او باشد، بشناسيم و درک کنيم. اين بدين معني نيست که فروش و تبليغات مهم نيستند زيرا گذشته از اينکه قسمتي از مجموعه فعاليت‏هاي زنجيره‏اي بازاريابي هستند، به صورت ابزارهاي بازاريابي با هم به کار مي‏روند تا بر بازار تاثير بگذارند.

تعريف بازار با ديد بازاريابي کاربردي :

بازار محلي است که در آنجا کالا جهت تبادل وجود داشته باشد يا به عبارت ديگر مکاني که شامل حضور مشتري و عرضه باشد. مشتري بايد داراي

1.         پول

2.         نياز

3.         ميل به خريد باشد

بازاريابي :

تعريف کلاسيک بازاريابي شامل آن دسته از فعاليت‏هايي است که کالاها و خدمات را از واحد توليدي و خدماتي به مصرف‏کننده مي‏رساند چنين تعريفي ناقص بوده و فعاليت‏هاي بازاريابي را محدود به انجام وظايفي که صرفا مابين توليد و مصرف قرار گرفته‏اند مي‏نمايد. از جمله اين فعاليت‏ها مي‏توان بسته‏بندي کالاها، نامگذاري و علايم تجاري فراورده‏هاي کانال‏هاي توزيع (نظير فروش مستقيم به مصرف‏کننده نهايي، عمده فروش، واسطه، خرده‏فروش) ترابري، انبارداري، روش‏هاي فروش، آگهي‏هاي بازرگاني، قيمت‏گذاري و اعتبارات مصرفي را نام برد. امروزه اين امر مسلم شده است که يک مدير بازاريابي موفق نمي‏تواند فعاليت‏هاي خود را از زماني که کالا توليد گرديده و آماده پخش است آغاز نموده و با تحويل کالا به مصرف‏کننده به پايان برساند.

قسمتي از فعاليت‏هاي عمده بازاريابي به کارهاي پيش توليدي معطوف مي‏شود ازجمله فعاليت‏هاي بازاريابي پيش‏توليدي، شناخت مصرف‏کنندگان و رفتار آنان در بازار را مي‏توان نامبرد. فعاليت ديگر شامل بررسي بازار کالا جهت توليد و فروش مقرون به صرفه آنها مي‏باشد باز هم قبل از اينکه واحد توليدي به ساخت محصول اقدام کند مدير بازاريابي بايد کالا را طوري طرح‏ريزي کند که پس از توليد موردپسند مصرف‏کنندگان قرار گرفته و نيازها و خواسته‏هاي آنها را برآورده سازد. نوآوري محصولات و خريد کالا و قطعات به منظور توليد و فروش نيز از جمله فعاليت‏هاي بازاريابي پيش توليدي مي‏باشد. مدير بازاريابي همچنين نمي‏تواند وظايف خود را با فروش و تحويل کالا به مصرف‏کننده خاتمه يافته پندارد. ازجمله وظايف پس از فروش کالا را مي‏توان تعمير و نگهداري کالاهاي فروش رفته، اجراي قرارداد ضمانت کالا، ارايه خدمات به مشتريان و گردآوري اطلاعات پيرامون رضايت مصرف‏کننده نسبت به کالاهاي فروش رفته و پيشنهاد آن اطلاعات به قسمت‏هاي مختلف سازمان به ويژه واحد طرح‏ريزي کالا نام برد.

علاوه بر فعاليت‏هاي پيش توليدي، توزيعي و پس از فروش بازاريابي تعدادي از فعاليت‏هاي مديريت بازار نيز وجود دارد که دامنه آنها محدود به هيچ يک از حوزه‏هاي سه گانه بالا نمي‏باشد. ازجمله اين فعاليت‏هاي بازاريابي را مي‏توان پژوهش‏هاي بازار، شرايط محيطي بازار، قوانين و مقررات بازار، سيستم‏هاي اطلاعات بازار، تعهدات اخلاقي در امور بازاريابي و بازاريابي بين ‏المللي نام برد. بدين ترتيب روشن مي‏گردد که دامنه بازاريابي بسيار وسيع بوده و فعاليت‏هاي گسترده اقتصادي را شامل مي‏گردد. به همين جهت در حدود نيمي از جمعيت فعال کشورهاي پيشرفته صنعتي را شاغلين امور بازار تشکيل مي‏دهند در کشورهاي در حال توسعه از جمله در کشور ايران با اينکه تمام وظايف نام برده شده به وسيله شرکت‏ها و کارخانجاتي که سهم عمده‏اي در بازار دارند اعمال مي‏گردد ليکن نظر به شرايط سياسي، اقتصادي، اجتماعي اين کشورها تکيه بر پاره‏اي از فعاليت‏هاي بازاريابي بيشتر از ساير فعاليت‏ها مي‏باشد. مثلا نحوه توزيع کالا از توليد به مصرف و حذف واسطه هايي که صرفا جنبه احتکار و بورس‏بازي دارند يکي از وظايف مهم مديران بازار در کشورهاي در حال رشد مي‏باشد در مقابل به علت کمبود منابع توليدي و نياز فراوان مصرف‏کنندگان در مواردي که رقابت عامل موثري در سهم بازار باشد توجه زيادي به آگهي‏هاي بازرگاني جهت انگيزش خريداران نمي‏شود.

همچنين در جوامعي نظير کشور ايران که نرخ تورم به نسبت بالاتر از مشابه آن در کشورهاي صنعتي است انگيزه‏هايي براي فروش قسطي باقي نمي‏ماند. بدين ترتيب اين روش حمايت از فروش کمتر مورد استفاده قرار مي‏گيرد. اطلاعات نقش مهمي در فعاليت‏هاي مديريت بازاريابي استراتژيک دارد، اطلاعات قابل اطمينان - موثق و در دسترس بخصوص در جهت تشخيص نيازمندي‏هاي بازار بهبود کالا و خدمات - نوآوري و خلاقيت - برنامه‏ريزي و کنترل براي مديريت بازاريابي با ارزش و موثر است که اين موضوع به عنوان يکي از مسايل مهم مديران بازاريابي در ايران و ساير کشورهاي در حال توسعه مي‏باشد. تعريف ما از بازاريابي به شرح ذيل مي‏باشد:

«بازاريابي عبارت از فعاليت‏هاي نيروي انساني است که از طريق تبادل فرايندها به سمت ارضاء نيازها و خواسته‏ها هدايت شود.» براي روشن‏تر کردن اين تعريف، نگاهي به واژه‏هاي ذيل خواهيم داشت: احتياجات، خواسته‏ها، تقاضاها، محصولات، داد و ستد، معاملات و بازارها.

 

احتياجات (Needs)

اساسي‏ترين و زيربنايي‏ترين مفهوم بازاريابي، نيازهاي بشر مي‏باشد که ما آن را به شرح زير تعريف مي‏کنيم: احتياجات عبارت از بيان احساس کمبود در يک فرد مي‏باشد. وقتي که يک نياز ارضاء نشود، شخص ناراحت است. يک فرد ناراضي يکي ازاين دو کار را انجام مي‏دهد: يا به دنبال چيزي خواهد گشت که نياز او را برطرف کند و يا کوشش مي‏کند که نيازهايش را کاهش دهد. مردم در جوامع صنعتي سعي مي‏کنند کالاهايي را پيدا کرده يا توسعه دهند که خواسته‏هاي آنها را ارضاء نمايد. مردم در جوامع فقير سعي مي‏کنند که خواسته‏هاي خود را به چيزهايي که قابل دسترس باشند کاهش دهند.

خواسته ‏ها( Wants)

دومين مفهوم اساسي در بازاريابي، خواسته‏هاي بشر مي‏باشد. خواسته‏هاي بشر زماني که توسط فرهنگ و شخصيت افراد شکل بگيرند، شناخته مي‏شوند. همراه با تکامل جامعه، خواسته‏هاي اعضاي آن نيز افزايش و گسترش مي‏يابد. مردم در معرض کالاهاي متنوعي که علاقه و تمايلات آنها را برمي‏انگيزد قرار دارند. توليدکنندگان کوشش مي‏کنند که رابطه‏اي بين چيزهايي که آنها توليد مي‏کنند و نيازهاي مردم برقرار نمايند.

تقاضاها (Demands)

مردم اکثرا خواسته‏هاي نامحدود، اما منابع محدود دارند. آنها توليداتي را انتخاب مي‏کنند که حداکثر رضايتمندي را در مقابل پولشان ايجاد نمايد. خواسته‏ها وقتي تبديل به تقاضاها مي‏شوند که با قدرت خريد همراه باشند. مصرف‏کنندگان به توليدات به عنوان مجموعه‏هاي پرمنفعت مي‏نگرند و کالاهايي را انتخاب مي‏کنند که بهترين و بيشترين استفاده را به آنها مي‏دهد. پس يک تويوتا يعني يک حمل و نقل اساسي، يک قيمت پايين و سوخت اقتصادي (کم مصرف)، يک اتومبيل خوب يعني: راحتي، تجمل و منزلت. مردم کالايي را انتخاب مي‏کنند که حداکثر رضامندي را در ارتباط با خواسته‏ها و منافع آنها ايجاد نمايد.

محصولات (Products)

احتياجات، خواسته‏ها و تقاضاهاي بشر، اشاره ضمني به اين مطلب دارد که محصولاتي وجود دارند که مي‏توانند آنها را ارضاء نمايند ما محصول را به شرح ذيل تعريف مي‏نماييم: يک محصول عبارت از هر چيزي است که بتواند جهت اطلاع و رويت، اکتساب، استفاده يا مصرف، به بازار ارايه شود و بتواند يک خواسته يا يک نياز را ارضاء نمايد. تمامي محصولات به طور مساوي مورد درخواست نيستند. قابل دسترس‏ترين و کم قيمت‏ترين محصولات محتملا در درجه اول اهميت، براي خريده شدن قرار دارند. مفهوم يک محصول محدود به اشياء فيزيکي نمي‏باشد بلکه هر عاملي که توانايي برآورده کردن يک نياز را داشته باشد يک محصول است علاوه بر کالاها وخدمات محصول شامل: افراد، مکانها، سازمانها، فعاليت‏ها وايده‏ها مي‏باشد. يک مصرف‏کننده در مورد سرگرمي‏هايش تصميم مي‏گيرد: تلويزيون تماشا مي‏کند، به چه مکانهايي براي تعطيلات برود، در سازمان‏ها عضو شود، از عقايد و نظرات حمايت کند. براي مصرف‏کننده تمام اينها يک محصول هستند. اگر واژه «محصول» مناسب نباشد، مي‏توانيم از واژه‏هاي ارضاءکننده «منبع يا پيشنهاد» استفاده نماييم.

مبادله (Exchange)

بازاريابي زماني صورت مي‏گيرد که مردم تصميم مي‏گيرند نيازها و خواسته‏هاي خودشان را از طريق مبادله ارضاء نمايند. مبادله عبارتست از عمل به دست آوردن چيز مورد درخواست از يک شخص و دادن چيزي در مقابل آن. مبادله طريقه‏اي است که مردم مي‏توانند توسط آن کالاي موردنياز و درخواست خود را به دست آورند. مبادله از محدوديت خاص خود برخوردار است: مردم ناچار به التماس يا محتاج بخشش ديگران نيستند.

مردم بايد داراي مهارت‏ها و تخصص‏هايي باشند که بتوانند چيز مورد احتياجي را توليد نمايند يا خدمت موردنيازي را ارايه کنند و در مقابل کار يا کالاي توليد يا ارايه شده ديگران را به دست آورند. مبادله هدف اصلي بازاريابي مي‏باشد. براي اينکه يک مبادله صورت پذيرد، شرايط متعددي وجود دارد که بايد در نظر گرفته شوند: بايد حداقل دو طرف وجود داشته باشد و هر طرف نيز بايد چيز ارزشمندي براي طرف مقابل در اختيار داشته باشد، هر طرف بايد بخواهد تا با طرف ديگر معامله کند و هرکدام بايد در قبول يا رد محصول ارايه شده توسط ديگري آزاد باشند و بالاخره هر طرف بايد قادر به برقراري ارتباط و تحويل کالا باشد. اين شرايط، مبادله را ممکن مي‏سازد. براي اينکه يک معامله واقعا صورت پذيرد، دو طرف بايد به توافق برسند. اگر آنها موافق باشند، چنين نتيجه مي‏گيريم که عمل مبادله، طرفين را در شرايط و موقعيت بهتري از کار قرار داده است. زيرا هر يک از آنها در قبول يا رد پيشنهاد آزاد بوده است. با اين توصيف، درست همانطور که توليد محصول ايجاد ارزش مي‏کند، مبادله نيز ايجاد ارزش مي‏کند و اين امر توانايي‏هاي مصرفي بيشتري را به مردم مي‏دهد.

معاملات (Transaction)

از آنجايي که مبادله هدف اساسي بازاريابي مي‏باشد، معامله محور فعاليت‏هاي بازاريابي است. معامله عبارتست از يک داد و ستد ارزش‏ها بين دوطرف. يک معامله حداقل شامل دو چيز با ارزش، شرايطي که در يک زمان معين روي آنها توافق شده و يک محل مورد توافق است. بازاريابي مجموعه اقداماتي است در جهت رساندن توليدات، خدمات، ايده‏ها و امثال آن به مرحله مبادله يا معامله.

بازارها (Markets)

مفهوم معاملات ما را به مفهوم يک بازار هدايت مي‏نمايد. يک بازار عبارتست از مجموعه خريداران واقعي و بالقوه يک کالا. همانطور که تعداد افراد و معاملات در يک جامعه رو به افزايش است، تعداد تجار و مکان‏هاي بازار نيز رو به افزايش است. در جوامع پيشرفته، بازار لزومي ندارد که به صورت مکاني که خريدار و فروشنده در آن به داد و ستد ارزشها مي‏پردازند، باشد با حمل و نقل و ارتباطات مدرن، يک تاجر مي‏تواند يک کالا را در برنامه آخر شب تلويزيون تبليغ نمايد. توسط تلفن از صدها مشتري سفارش بگيرد و روز بعد آن کالا را براي خريداران پست نمايد بدون اينکه هيچ گونه برخورد حضوري با خريدار داشته باشد. يک بازار مي‏تواند در اطراف يک محصول، يک خدمت، يا هر چيز با ارزشي رشد نمايد. به عنوان مثال: يک بازار کار، شامل افرادي است که تمايل دارند کار خود را در مقابل دستمزد يا محصولات، ارايه دهند. موسسات مختلفي از قبيل موسسات کاريابي و موسسات مشاوره، در اطراف يک بازار کار رشد کردند تا بتوانند به عملکرد آن به نحو بهتري کمک نمايند. بازار پول يکي ديگر از بازارهاي مهم مي‏باشد که براي اين به وجود آمده است تا احتياجات مردم را برآورده کند، بنابراين آنها مي‏توانند پول قرض بگيرند، قرض بدهند يا پس‏انداز کنند.

 

بازاريابي( Marketing )

بالاخره مفهوم بازار ما را به چرخه کامل مفهوم بازاريابي مي‏رساند. بازاريابي يعني کار کردن با بازارها، به اين منظور که باعث رضامندي احتياجات و خواسته‏هاي بشر مي‏گردد. پس ما به تعريف خودمان در مورد بازاريابي، برمي‏گرديم. به عنوان «فعاليت‏هاي بشر که براي ارضاء کردن احتياجات و خواسته‏ها از طريق تبادل فرايندها هدايت مي‏شود» تبادل فرايندها، مستلزم کار است. فروشندگان مجبورند خريداران را جستجو کنند، نيازهاي آنها را شناسايي نموده و کالاهاي خوب و مناسب طراحي نمايند، آنها را توسعه داده، انبار نموده و قيمت‏گذاري کرده و تحويل نمايند. چنين فعاليت هايي از قبيل توسعه محصول، تحقيق، ارتباطات، توزيع، قيمت‏گذاري و خدمات، فعاليت‏هاي اصلي بازاريابي مي‏باشند.

اگرچه مامعمولا به بازاريابي به عنوان ادامه کسب توسط فروشنده، مي‏انديشيم اما خريداران نيز به فعاليت‏هاي بازاريابي مي‏پردازند. مصرف‏کنندگان وقتي «بازاريابي» مي‏کنند که به جستجوي کالاهايي که توان پرداخت قيمت آنهارا دارند مي‏پردازند. نمايندگي يک شرکت زماني بازاريابي مي‏کند که به دنبال فروشندگان رفته و براي شرايط خوب، چانه مي‏زند. يک «بازار فروشندگان» بازاري است که در آن فروشنده داراي قدرت زيادتري مي‏باشد و خريداران مجبورند که خيلي دقيق و کوشا باشند. در يک «بازار خريداران»، خريدار داراي قدرت زيادي بوده و فروشنده، مجبور است که بسيار فعال و کوشا باشد.

وظايف مديريت بازار :

فعاليت‏هاي مديريت بازاريابي بايد در چارچوب برنامه ‏هاي استراتژيک يک شرکت و با نگرش نظام‏گرا انجام گيرد. مديريت بازاريابي وظايف زير را به عهده دارد:

جمع‏آوري و بررسي اطلاعات به منظور تشخيص وضعيت و استعداد بازار و به طور کلي تعيين نياز مصرف‏کنندگان موردنظر. لازم به توضيح مي‏باشد که مديران بازاريابي بايد از طريق تقسيم بازار بتوانند مصرف‏کنندگان موردنظر را شناسايي نمايند و با توجه به خصوصيات مصرف‏کنندگان، کالا و خدمات موردنياز آنها را تامين کنند. تعيين هدفهاي بازاريابي با توجه به نتايج اطلاعات به دست آمده و منابع شرکت مانند مشخص کردن هدف‏هاي فروش و سهميه بازار. تعيين آميزه و يا ترکيب بازاريابي Mix Marketing که عناصر عمده آن عبارتند از محصول، قيمت، کانال‏هاي توزيع و فعاليت‏هاي پيشبرد فروش که اين عناصر به عنوان فعاليت‏هاي قابل کنترل مديريت بازاريابي مي‏باشند. مديران بازاريابي بايد به اين سوالات جواب دهند که چه محصولي، با چه قيمتي توليد و در چه مکاني عرضه نمايند و با چه شيوه تبليغاتي به اطلاع مصرف‏کنندگان برسانند. بديهي است که اين عوامل قابل کنترل مديريت بازاريابي با توجه به شرايط محيطي (سياسي، اقتصادي، بازرگاني، فرهنگي و...) که بر فعاليت‏هاي بنگاه اقتصادي تاثير دارند با امکانات موسسه مشخص مي‏گردند. در نتيجه مديريت بازاريابي با توجه به نياز مصرف‏کنندگان و منابع سازمان بايد کالا يا خدمات موردنياز مصرف‏کنندگان را تهيه و عرضه نمايند.

?          سازماندهي: به منظور اينکه مديريت بازاريابي بتواند به اهداف موردنظر برسد بايد فعاليت‏هاي بازاريابي خود را سازماندهي نمايد و نيروي انساني و آموزش لازم را تامين نمايد و ضمنا جهت پيشبرد فعاليت‏ها هماهنگي‏هاي لازم را داشته باشد.

?          کنترل و يا نظارت: به منظور اينکه فعاليت‏ها با توجه به برنامه پيش برود مديريت بازاريابي بايد در مقاطع زماني مختلف عملکرد را با برنامه مورد بررسي و مقايسه قرار دهد و در جهت رفع مشکلات و تجديدنظر در برنامه اقدام نمايد.

?          تامين خدمات بعد از فروش: مثل تامين لوازم و قطعات و ارايه خدمات تعميراتي جهت محصولاتي که به فروش رفته‏اند. بديهي است مصرف‏کنندگان در تصميم‏گيري جهت خريد کالا در يک بازار رقابتي حتما به پارامتر خدمات بعد از فروش توسط توليدکنندگان نيز توجه دارند.

?          بررسي نظريات مصرف‏کنندگان: مديران بازار در نهايت، نقطه‏نظرات و عکس‏العمل مصرف‏کنندگان را در مورد کالا يا خدماتي که ارايه شده بايد از طريق شيوه‏هاي مختلف تحقيقات بازاريابي دريافته و آنها را بررسي و مورد استفاده در تصميم‏گيري و برنامه‏هاي خود قرار دهند. زيرا فرض ما در بازاريابي پيشرفته اين است که مصرف‏کنندگان حرف اول را مي‏زنند و اگر بنگاه اقتصادي بخواهد در اقتصاد رقابتي (اقتصاد بازار) فعال باشد و سهم عمده‏اي از بازار را به خود اختصاص دهد و در نتيجه سود داشته باشد و به زندگي خود ادامه دهد بايد حتما به مصرف‏کنندگان توجه لازم را داشته باشد.

علاوه بر وظايف مذکور، ايجاد تقاضا براي محصول و خدمات ارايه شده نيز جزو وظايف مديريت بازار مي‏باشد. مديريت بازاريابي وظيفه دارد «مقدار»، «زمان» و «خصوصيات» تقاضا را طوري هماهنگ کند که سازمان بتواند به اهداف خود برسد. بديهي است در هر زمان مقدار واقعي تقاضا براي کالا يا خدمات ممکن است «پايين‏تر»، «مساوي» و يا «بالاتر» از سطح تقاضاي موردنظر باشد. براي ايجاد تقاضا در مورد کالا سه شرط بايد وجود داشته باشد: اول بايد نياز براي آن کالا توسط گروهي از مردم وجود داشته باشد، دوم آنکه اين گروه قدرت خريد کالاها را داشته باشند و سوم آنکه ميل داشته باشند قسمتي از پول خود را در رفع نياز خود بپردازند.

 

اهم وظايف مديريت بازار :

?          جمع‏آوري و بررسي اطلاعات به منظور تشخيص وضعيت و استعداد بازار و تعيين نياز مصرف‏کنندگان

?          مشخص نمودن هدف‏هاي فروش و سهميه بازار

?          تعيين آميزه و يا ترکيب بازاريابي که عناصر آن از محصول، قيمت، کانال‏هاي توزيع و فعاليت‏هاي پيشبرد فروش مي‏باشند.

?          سازماندهي فعاليت‏هاي بازاريابي و نيروهاي انساني و آموزش لازم براي آن

?          کنترل و يا نظارت به منظور اينکه فعاليت‏ها با توجه به برنامه پيش برود.

?          تامين خدمات بعد از فروش: مثل تامين لوازم يدکي و قطعات

?          بررسي نظريات مصرف‏کنندگان در ارتباط با محصولات و خدمات ارايه شده

?          ايجاد تقاضا براي محصول و خدمات

?          ايجاد هماهنگي بين مقدار، زمان و خصوصيات تقاضا

برچسب ها :مفاهيم بازاريابي ، وظايف مديريت بازار ،  وظايف بازاريابي ، قيمت‏گذاري ، هدف بازاريابي ،  ابزارهاي بازاريابي ، تعريف بازار ،  فعاليت‏هاي بازاريابي ، روش‏هاي فروش ، مدير بازاريابي ، امور بازاريابي ، مديريت بازاريابي استراتژيک ، هدف اصلي بازاريابي ، مفهوم بازاريابي ، تعيين هدفهاي بازاريابي

خط تولید  ، خدمات فنی و مهندسی ،کارخانه تولید ،خط تولید لوله پنج لایه pex،خط تولید لوله پکس ،محصولات پلیمری ،صنعت پلیمر ، محصولات لاستیک و پلاستیک ، ماشین آلات تولید ،راه اندازی کارخانه ، نصب و راه اندازی خط تولید ، مشاوره صنعتی ، مشاوره تولیدی ،سرمایه گذاری صنعتی و تولیدی ، طرح توجیهی ، پروژه صنعتی ، سازنده خط تولید ،سازنده ماشین آلات ،اکسترود تولید ،سازنده اکسترودر تولید ،اکستروژن ،سازنده_دستگاه تولید لوله پنج لایه ،پلیمر ،تکنولوژی تولید ،فرآیند تولید ،تجهیزات صنعتی،

خط توليد پروفيل در و پنجره upvc، خط توليد داکت برق، خط توليد پنل ديوارپوش ، پانل ديواري و سقف کاذب pvc، خط توليد لوله پليکا PVC، خط توليد لوله تک لايه PEX ،خط توليد لوله پنج لايه کامپوزيت آلومينيوم و پکس  PEX AL PEX، خط توليد لوله يک لايه وچند لايه پلي اتيلن و پلي پروپيلن و پکس PP,PE,PEX، دستگاه لمينيت پانل، دستگاه هات استمپ پانل PVc خط UV ، هاي لايت يا براق پانل

,p production line FIVE LAYER PIPE ,PEX FIVE LAYER PIPE ,PIPING_PEX ,TUBE PEX ,PEX piping, ,PEX_AL_PEX ,PEX PIPE ,PEX_TUBE,production line ,PRODUCTION LINE POLYMER ,Trading Company, ,Production plan ,Industrial design ,Production Project ,Industrial project ,Technical Services ,Engineering services ,production technology ,Production Process ,Industrial equipment ,Machinery, ,Machine ,Setup Factory ,Installation production line Industry,Extrude,extrusion ,Industrial, ,Manufacturer production line, Manufacturer machines and machinery, #pex_pipe_production_line,

,Pex pipe machinery, Pex pipe machine, FIVE LAYER PIPE , ، PIPE PEX-AL-PEX ، pex five layer pipe production line, pex piping production machine  pex pipe، pex tube machinery، PEX tubing، PIPE MANUFACTURE pex-al-pex-pipe-five-layer-production-line-machinery-machine- piping-tubing-tube-ManufacturerEX-AL-PEX PIPE production machine|pex five layer pipe production line| piping machinery| tube tube|PEX tubing| tubing MANUFACTURE FIVE LAYER PIPE , , PERT ، PIPE PEX-AL-PEX ،pex pipe , pex five layer pipe production line, pex pipe production line  pex، pex piping ، pex pipe mashinery، PEX PIPE MACHINE،PEX AL PEX PIPE

خط توليد لوله پنج لايه و تک لایه آلومینیوم و پکس pex ، ماشین آلات توليد لوله پنج لایه و تک لایه پکس PEX ، دستگاه تولید لوله هاي پنج لايه ، کارخانه تولید لوله پنج لایه PEX ، خط تولید لوله تک لایه PEX , PERT خط-تولید-دستگاه-لوله-پنج-لایه-پکس-آلومینیومخط توليد لوله پنج لايه و تک لایه کامپوزیت آلومینیوم و پکس pex ، ماشین آلات توليد لوله پنج لایه و تک لایه پکس PEX ، دستگاه تولید لوله هاي پنج لايه ، کارخانه تولید لوله پلي اتيلن PEX ،